افعی و بال های شب (بخش دوم)

بخش دوم کتاب افعی و بال های شب، دنباله‌ی جذاب این مجموعه فانتزی و پرطرفدار که در دنیای خون‌آشام‌ها روایت می‌شود توسط نشر ایران بان منتشر شده است. بدون شک جلد دوم افعی و بال های شب که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز و بوک‌تاک به‌حساب می‌آید، یکی از موردانتظارترین کتاب‌هایی بوده که اکنون ترجمه شده است.

خلاصه بخش دوم کتاب افعی و بال های شب

همونطور که از جلد قبل به‌خاطر دارید، اوریا دختری کاملاً معمولی است که در دنیای خون‌آشام‌ها زندگی می‌کند. اوریا در کودکی توسط پادشاه هیاژها، وینسنت، در ویرانه‌های سالینا، شهری که توسط شورشیان تخریب شده، پیدا می‌شود. قلمرویی که دو قبیله شب‌زاد، خون‌آشام‌های ریشان و هیاژ، بر سر آن جنگ دارند. وینسنت با دیدن تکه‌ای از وجود خود در اوریا، او را به عنوان دختر انسانی خود می‌پذیرد. دختری که تمام خانواده‌ی خود را در یک شب بخاطر خون‌آشام‌ها از دست داده است.

اوریا هر چه بزرگتر می‌شود و یاد می‌گیرد که چطور از خودش محافظت کند، شروع به تحقیق درباره خانواده انسانی خود می‌کند. وینسنت که قادر به جستجوی اعضای باقیمانده نیست به او می‌گوید، که اگر در مسابقه صدمین سالگرد کژاری برنده شود، ممکن است از الهه خون‌آشام، نایکسیا، درخواست کند تا قدرت کافی برای انجام جستجو را خودش به دست آورد. مسابقه‌ای خطرناک؛ اما اوریا دیگر آن دختر ترسوی سابق نیست، حتی اگر به قیمت شکستن قلبش باشد!

بخشی از متن کتاب افعی و بال های شب (بخش دوم)

قبلاً هرگز این شخص را ندیده بودم. با این حال دیدن او وجودم را با ترس فلج‌کننده‌ای پر کرد. دوباره پلک زدم و چهره‌ی مرد بالدار جای خود را به چهره‌ی دیگری داد. این یکی را می‌شناختم. با تک‌تک زاویه‌هایش آشنا بودم. تظاهر می‌کردم هربار که چشم‌هایم را می‌بستم، نمی‌دیدمش. دلداده‌ی سابقم به سمتم خم شد، آنقدر نزدیک که خنکی آشنای نفسش به گونه‌هایم خورد. زمزمه کرد: «دلت برام تنگ شده بود؟»

⭐️نویسنده: تحریریه هرخوان⭐️