کلکسیونر چشم

معرفی کتاب کلکسیونر چشم

چه آماده باشی چه نه، او همیشه سراغت می‌آید! هر دفعه مثل قبل هست.اینبارهم جسد مرده‌ی زنی با کرنومتری که محکم در دستش فشرده شده بود، پیدا شد. پدری آشفته باید قبل از اینکه پسر بچه‌اش خفه شود و قاتلِ مخوف، چشم چپ پسرش را مانند قتل‌های پیشینش از حدقه در بیارد او را پیدا کند و نجات دهد.

الکساندر زورباخ، پلیسی که بدلیل نافرجامی در شغل خود اکنون به روزنامه‌نگاری روی آورده، هر سه قتلِ کلکسیونر چشم را گزارش کرده است اما اینبار متفاوت می‌باشد. کیف پول او در کنار جسدی جدید پیدا شده است و او مظنون اصلی است انگار که کلکسیونر چشم می‌خواهد با او بازی کند. زورباخ دقیقاً 45 ساعت و هفت دقیقه فرصت دارد تا جان یک پسر بچه را نجات دهد درحالی که زمان او رفته رفته به پایان نزدیک می‌شود!

درباره سباستین فیتسک نویسنده رمان کلکسیونر چشم

سباستین فیتسک به عنوان روزنامه‌نگار و نویسنده برای ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی در سراسر اروپا کار کرده است و اکنون رئیس برنامه نویسی در یکی از ایستگاه‌های رادیویی برجسته برلین است. رمان‌های اول و بعدی او در آلمان به پرفروش‌ترین رمان‌هایش تبدیل شده‌اند و او در حال حاضر روی پنجمین رمان خود کار می‌کند.

• داستان‌هایی وجود دارند که همچون فنرهای زنگ‌زده‌ی مرگ‌آور، عمیقاً به خودآگاه شنوندگان، نفوذ می‌کنند. من آن‌ها را بیماری ابدی می‌نامم. هرازگاهی این بیماری ابدی در میان صفحات یک کتاب به چشم می‌خورد و برای فرار از آن باید فوراً کتاب را بست. من نمی‌دانم این سطور چگونه به دست شما رسیده است. تنها چیزی که می‌دانم آن است که آن‌ها برای شما در نظر گرفته نشده‌اند. پروتکل وحشت نباید دست کسی بیفتد، حتی دست بدترین و بزرگ‌ترین دشمنان شما. این، داستان، فیلم یا افسانه نیست. کتاب هم نیست. این سرنوشت من است. زندگیِ من. مردی که در اوج عذاب می‌فهمد مردن تازه آغاز شده است. آن مرد منم.