کتاب خاطرات یک گیشا
امتیاز گودریدز |
4.14 |
---|---|
نویسنده |
آرتور گلدن |
نشر |
سخن |
مترجم |
مریم بیات |
سال انتشار |
1401 |
نوبت چاپ |
پانزدهم |
تعداد صفحات |
646 |
قیمت با احترام:
3,900,000 ﷼ قیمت اصلی 3,900,000 ﷼ بود.3,315,000 ﷼قیمت فعلی 3,315,000 ﷼ است.
موجود
ارسال موشکی
بهترین بستهبندی
پشتیبانی 24ساعته
پرداخت ایمن بانکی
معرفی کتاب خاطرات یک گیشا اثر آرتور گلدن
خاطرات یک گیشا روایتی از خاطرات زندگی زنی گیشا به نام نیتا سایوری و دیدگاه و تجربیات او از حرفه گیشاگری در برخورد با مردم و خود زندگی است. اما آنچه آرتور گلدن، نویسندهی آمریکایی رمان خاطرات یک گیشا در سیر داستان به ما نشان میدهد، چیزی فراتر از فقط یک زندگینامه است.
درواقع در طی این داستان ما با فرهنگ و شیوهی زندگی گیشاهای ژاپنی در طول زمان گزارشها و شایعات گوناگونی دربارهشان شنیدهایم آشنا میشویم. از نوع زندگی گیشاهای ژاپنی مطلع میشویم که آداب و رسوم دیرینه خشک و انعطافناپذیر، همراه با انضباط شبهنظامی حاکم بر زندگی شخصی و اجتماعیشان از آنان چهرهای مرموز و ناشناخته ساخته است.
بخشی از متن رمان خاطرات یک گیشا
به من گفت: «شیو ــ شان، یک فنجان چای برای دکتر بیار.» آن زمان اسم من شیو بود. سالها بعد بود که با نام گیشاییام، سایوری، شناخته شدم. پدرم و دکتر به اتاق دیگر رفتند، اتاقی که مادرم در آن خوابیده بود. سعی کردم گوش کنم ببینم چه میگویند، اما فقط صدای نالهی مادرم را میشنیدم و متوجه حرفهایشان نمیشدم. مشغول درست کردن چای شدم، چیزی نگذشت که دکتر با قیافهای جدی و در حالی که دست به هم میمالید، بیرون آمد. پدرم هم به دنبالش آمد و پشت میز 9 وسط اتاق نشستند.
دکتر میورا حرفش را شروع کرد: «حالا دیگر باید چیزی را به تو بگویم، ساکاموتو سان. باید با یکی از زنهای ده صحبت کنی. شاید خانم سوگی بد نباشد. از او بخواه لباس قشنگی برای زنت بدوزد.» پدرم گفت: «پول ندارم، دکتر.» «این روزها وضع همه خراب است. منظورت را میفهمم. اما یادت باشد که این را به زنت مدیونی. نباید با لباس پاره بمیرد.» «پس دارد میمیرد؟» «احتمالاً تا چند هفتهی دیگر، خیلی درد میکشد. میمیرد و راحت میشود.» دیگر صدایشان را نمیشنیدم، صدای به هم خوردن بال پرندهای هراسان در گوشم طنین انداخته بود. نمیدانم، شاید صدای قلبم بود.
نظرات قشنگتون🎃
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.
هرخوان
تاحالا با کتابی سفر کردی؟ جوری غرقش بشی که انگار توی اون لحظه فقط خودتی و کتابی که تو دستات گرفتی؟
اینجا نیومدیم که فقط یک فروشگاه آنلاین کتاب باشیم. میخوایم دنیایی رو بهتون نشون بدیم که این روزا کمتر دیده شده. دنیایی از جنس سکوت، از جنس آرامش، از جنس آگاهی و از جنس یه روز بارونی که توی خلوت خودت نشستی و قشنگترین لحظات رو برای خودت داری.
اولین کسی باشید که برای “خاطرات یک گیشا” دیدگاه میگذارید;